نظرتون راجع به اون قطره چیه ؟

عاشقی

عاشقی یعنی چو شمعی سوختن
محفلی با نور خود افروختن
عاشقی یعنی دو چشم انتظار
دیده را بر راه دلبر دوختن
عاشقی یعنی که جان و توشه ای
هدیه از بهر نگار اندوختن
عاشقی یعنی حدیث دلکشی
دل به دلداری شبی بفروختن
عاشقی یعنی دو پای رهنورد
کوی معشوقی به دربش کوفتن
عاشقی ایرج زبان نای و نی
قلب خود در ناله هایش سوخ

نظرات 8 + ارسال نظر
سیده زینب پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1384 ساعت 07:33 ب.ظ http://www.zenab59.blogsky.com

سلام علیکم ....
وبلاگ زیبایی داری...
موفق باشی ....
به ما هم سری بزنید .

امیر جمعه 9 دی‌ماه سال 1384 ساعت 04:42 ب.ظ http://pws.blogsky.com

زمستون رو دوست ندارم
آخه یاد اون پسرک فقیر که با اومدن زمستون باید رخت بدبختی و بیچارگی رو به تن بکنه آزارم میده
نگرون نباش کوچولو
دستات رو بگیر جلویه دهنت و آه..آه...آه کن
دعا میکنم بهار شه


من فکر می کنم اوون قطره کوچولو ؛ اشک یه دل سوخته است... یه چشم... یک نگاه منتظر... اشک یک مرد...

هرچی که هست خیلی دلگدازه... آدم دلش براش می سوزه !

hldv جمعه 9 دی‌ماه سال 1384 ساعت 04:45 ب.ظ http://pws.blogsky.com

<img src="http://img.photoamp.com/i/RwgrWD.jpg">

اینو هم نگاه کن... مکمل همونه !

امیر جمعه 9 دی‌ماه سال 1384 ساعت 07:11 ب.ظ http://pws.blogsky.net

مردها در قاموس مردانگی به وسعت قابل توجهی نامردند
و تنها خود را در مقابل قلب فریب خورده یک زن مرد می دانند



------------------------------------
در سرزمین من

زن بودن جنایت است

و من – کتمان نمی کنم

جرمم این است

که با یک جانی از عشق سخن رانده ام



در سرزمین من

زن نیمه ناتمام من است

و من – کتمان نمی کنم

جرمم این است

که با نیمه ناتمام خود

به برابری تمام سخن گفته ام



در سرزمین من

عاشق بودن گناه کبیره است

و زنان – کتمان نمی کنند

گناهکارترین عاشقان سرزمین منند



در سرزمین من

حوا

-به خاطر یک سیب –

روزی هزار بار

سنگسار می شود

آنسان که شیطان – کتمان نمی کند

از تمام ادیان برخیزد

تا به خدا شکوائیه ای ببرد



در سرزمین من

لبها بوسه را در نگاه ها می جویند

و دستها عطر نوازش را در تاریکی

و من – کتمان نمی کنم

آخرین جرمم این است

که از پیوند دستها و بوسه ها

به عریانی تمام سخن گفته ام



در سرزمین من

اتهام یعنی جرم

و آنها – کتمان نمی کنم

که از همان ابتدا مرا سزاوار مرگ دانسته اند.






سفر کرده جمعه 9 دی‌ماه سال 1384 ساعت 09:57 ب.ظ http://safarkarde.blogsky.com

لطافت ..... عاطفه ..... سادگی ..... آن هنگام که شبنمی آغوش تکه پری شکسته از بال پرواز را آهسته نوازش میکند ....!
رمانتیک شدا .... !
چی بگم عزیز
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند
همین ....

طلا بانو جمعه 9 دی‌ماه سال 1384 ساعت 10:34 ب.ظ http://gozar.mihanblog.com/

خدایا گر تو درد عاشقی را می کشیدی

تو هم زهر جدایی را به تلخی می چشیدی

اگر چون من به مرگ آرزو ها میرسیدی

پشیمون میشدی از اینکه عشق را آفریدی


با سلا خدمت شما استاد بزرگوار وب زیبای رو ارائه دادید اما در مورد شعر زیبای که به نگارش آوردی بگم بسیار زیبا بود
هر چند کوتا بوده اما تونسته تمامی مفهم عشق رو برسونه


(عاشقی یعنی چو شمعی سوختن )

امید وارم هرگز نسوزی عشق میتونه همه چیزی باشه

به وب منم بیا مقدمت را پاس میدارم
در ضمن جسارت منو ببخش از اینکه در ابتدا شعری رو نوشتم
قربانت طلا بانو

تارا شنبه 10 دی‌ماه سال 1384 ساعت 09:51 ق.ظ http://rismon.persianblog.com

دوست عیز وبلاگ قشنگی داری من تو وبلاگ امیر خان باهاتون آشنا شدم و باید بگم که شق یه بهانه است باور کن بهانه ای برای گریه کردن ، دل نازک شدن ، بچه شدن و بزرگ شدن و از همه مهمتر هست شدن و نیست شدن

اطهر شنبه 10 دی‌ماه سال 1384 ساعت 12:49 ب.ظ http://brightfire.blogsky.com

عشق طرح ساده لبخند ماست
معنی لبخند ما پیوند ماست
عشق را با دست های مهربان
هر که قسمت می کند مانند ماست
عشق یعنی اینکه ما باور کنیم
یک دل دیگر ارادتمندماست
دوستی همسایه نزدیک ما
مهربانی نیز خویشاوند ماست
شرح مبسوط زیان و سود عشق
چشم غمگین و دل خرسند ماست
گرچه ما خود را نصیحت می کنیم
عشق اما بی خیال پند ماست
دست خوبت را به دست من بده
دستهای ما پل پیوند ماست
در همه قاموسهای معتبر
عشق تنها واژه پیوند ماست
کیست عریان تر زما در متن عشق
ارتفاعات غزل الوند ماست


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد