یعنی اون دنیا ما چی بگیم . ؟؟؟

( به نقل از وبلاگ دوست عزیزم امیر آقا)

 

به یاد پدر شیمیایی ...

اتل متل راحله/ اخموی بی حوصله / مامان چرا گفت بگیر / از پدرت فاصله / دلش هزار تا راه رفت بابا خسته کاره ؟ مامان چرا اینو گفت ؟ / بابا دوستش نداره ؟ / باید اینو بپرسه / اگه خسته کاره / پس چرا بعضی وقتا / تا نیمه شب بیداره ؟/ نشونه ی بیداریش / سرفه های بلنده / شش ماه پیش تا حالا / بغض می کنه ، می خنده/ شاید اونو نمی خواد/ اگه دوستش نداره/ پس چرا روی تختش / عکس اونو میذاره ؟ / با چشمای مریضش عکس و نگاه میکنه/ قربون قدش میره بابا ، بابا می کنه/ با دست پر تاولش / با دیدن اون عکسا / زنده می شه،میمیره / با یاد اون قدیما

 بابا زبون میگیره / قربون اون موقعا / قربون اون صفاتون / دست منم بگیرین / دلم تنگه براتون / از اون وقتی که بابا / دچار این مرض شد / مامان چقدر پیر شده / بابا چقدر عوض شد / مامان گفته تو نماز / برا بابات دعا کن / دستا تو بالا ببر / تقاضای شفا کن

دیشب توی نمازش / واسه باباش دعا کرد / دستاشو بالا برد و / تقاضای شفا کرد / نماز چون تموم شد / دعا به آخر رسید / صدای گریه های / مامان تو خونه پیچید / دخترکم کجایی؟ / عمر بابا سر اومد /

 دخترکم کجایی؟ / بابات شفا گرفته / رفیقاشو دیده و / ما رو گذاشته رفته / آی قصه قصه قصه / یه دستمال نشسته / خون سرفه بابا / رو این پارچه نشسته / بعد شهادت او / پارچه مال راحله است / دختری که در پی / شکستن فاصله است / کنار اسم بابا / زائرکربلایی / یه چیز دیگه نوشتن / شهید شیمیایی