باران |
عشق زیرباران ایستادن وخیس شدن باهم نیست. اینست که یکی چترشودودیگری هیچوقت نفهمدکه چراخیس نشد. ...: مانده ام خیره به راه، نه مرا پای گریز، نه مرا تاب نگاه... از سوی تو حتی نظری نیست که نیست...
|