امروز با حافظ

اگر چه باده فرح بخش و باد گل​بیز است
صراحی ای و حریفی گرت به چنگ افتد
در آستین مرقع پیاله پنهان کن
به آب دیده بشوییم خرقه​ها از می
مجوی عیش خوش از دور باژگون سپهر
سپهر برشده پرویزنیست خون افشان
عراق و فارس گرفتی به شعر خوش حافظ

به بانگ چنگ مخور می که محتسب تیز است
به عقل نوش که ایام فتنه انگیز است
که همچو چشم صراحی زمانه خون​ریز است
که موسم ورع و روزگار پرهیز است
که صاف این سر خم جمله دردی آمیز است
که ریزه​اش سر کسری و تاج پرویز است
بیا که نوبت بغداد و وقت تبریز است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد