دار و ندار

 

                                         من دیگر از دوستانم هیچ انتظاری ندارم

از دست خنجر به دستان،  امید یاری ندارم

وقتی شکسته دلم را در زیر پای تو دیدم

دانستم اینجا هم ای دل چشم انتظاری ندارم

فردا تمام دلم را در کوچه جا می گذارم

با این دل و این همه تیر، قول و قراری ندارم

وقتی همه هستیم را در کوچه جا می گذارم

با این رفیقان نامرد، شرمنده! کاری ندارم

با این همه ای رفیقان وقتی که مُردم بیایید

غیر از شماها که دیگر میراث خواری ندارم

در کوله بارم غم و غم ، در دفترم شعرکی چند

من جز همین ها عزیزان دار و نداری ندارم

نظرات 6 + ارسال نظر
شیما سه‌شنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 10:20 ب.ظ http://just-a-day.bogsky.com

من هم باید به شما بگم که عالی بود.
خوشحالم که به بلاگم سر زدید. موفق و پیروز باشید. یا حق!

سفرکرده چهارشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 09:22 ب.ظ http://www.safarkarde.blogsky.com/

زیبا بود ... حس و حال خاصی داشت ... یه جور خسته شدن از آدما ...
سلام سیامک جان
ببخشید که دیر به دیر سر میزنم...
دمت گرم
یا علی

[ بدون نام ] چهارشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 10:51 ب.ظ http://intelect.blogfa.com

سلام
خسته نباشی . بد نیست اگر ترشی نخوری به جائی میرسی. گرچه سعی خودتو کردی ولی هنوز در ابتدای مسیری. از من هم کمک بگیر.

نارنج شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 12:46 ب.ظ http://naranj.blogsky.com

سلام....
من ادرس شمارو تو وبلاگ قدیمی مامانم پیدا کردمبعد یهو دیدم خودم تو لینکهاتون هستم....کلی تعجب کردم

سیما یکشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 01:33 ب.ظ

سلام اقا سیامک شما مارو داری دیگه از این شعرا ننویس اخه مام دل داریم

حاج جعفر لک زایی پنج‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 09:29 ب.ظ http://lakzaee86.parsiblog.com

پیوندت کردم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد