دو کلام حرف راست .

 
حرف راست را از دهن بچه ها باید شنید!
آنچه در زیر می‌آید، پاسخ بچه‌ها به سوالاتی درباره ازدواج است
چگونه تصمیم می‌گیرید با کسی ازدواج کنید؟
«آدم باید کسی را برای ازدواج پیدا کنه که او هم همان چیزهایی که آدم دوست دارد را دوست داشته باشه. مثلاً اگر شما تماشای فوتبال را دوست دارین، او هم باید این که شما تماشای فوتبال را دوست دارین دوست داشته باشه و مرتب برایتان آجیل و چای بیاره.»
آلن، 10 ساله

سن مناسب برای ازدواج چیست؟
«هیچ سنی برای ازدواج خوب نیست، آدم باید دیوونه باشد که ازدواج کنه.»
کریستین، 6 ساله

یک آدم غریبه در یک مهمانی از کجا می‌فهمد که دو نفر با هم زن و شوهرند یا نه؟
«افراد متأهل معمولاً از صحبت کردن با افراد دیگر خوشحال به نظر می‌رسند.»
کامیلا، 6 ساله

کار ساده‌ای نیست و باید دقت کرد. مثلاً باید دید بچه‌هایی که خانوم سرشان داد می‌کشد و آنها را دعوا می‌کند همان بچه‌هایی هستند که آقا هم سرشان داد می‌کشد یا نه»
دریک، 8 ساله

به نظر شما پدر و مادرتان در چه چیزی با هم اتفاق نظر دارند؟
«هر دوشون دیگه بچه نمی‌خوان»
لاری، 8 ساله

مردم معمولاً در اولین ملاقاتشان چکار می‌کنند؟
«در اولین قرار ملاقات، فقط به هم دروغ می‌گن. و این دروغها معمولاً به قدر کافی اشتیاق ایجاد می‌کنه که قرار ملاقات دوم را بگذارند.»
مارتین، 10 ساله

بهتره آدم مجرد بماند یا ازدواج کند؟
«دخترها بهتره مجرد بمونن ولی پسرها نه. اونها احتیاج به کسی دارند که براشون غذا بپزه و خونه را براشون تمیز کنه.»
آنیتا، 9 ساله

اگر مردم ازدواج نکرده بودند الان دنیا چه تفاوتی داشت؟
«من نمی‌دونم ولی مطمئناً بچه‌های زیادی بودند که می‌تونستن براتون توضیح بدن»
کوین، 8 ساله

«یه چیزیش رو مطمئنم که فرقی نمی‌کرد. باز هم پسرها دنبال ما می‌اومدن»
سوفی، 7 ساله

به نظر شما باید چکار کرد که ازدواج پایدار بماند؟
«اگر می خواهید شوهرتان همیشه در کنار شما بماند باید لباسهای خوشگل بپوشید. مخصوصاً لباس زیر قرمز که چند تا الماس هم روش باشه.»
سارا، 8 ساله

«حتی اگر زنتون خیلی زشت بود هم مرتب بهش بگین خیلی خوشگله»
ریکی، 10 ساله

اولین پست الکترونیک

 

اولین نامه الکترونیک را چه کسی پست کرد

 

تاکنون چهار تحول عظیم در سیستم ارتباطات دنیا صورت گرفته است : تلگراف ، تلفن ، بی سیم و پست الکترونیکی که هر یک از آنها تاریخچه جالبی دارند که ذکر آن ها خالی از لطف نیست.

اولین تلگراف در 24 ماه مه 1844 میلادی (سوم خرداد 1223 هجری شمسی) توسط سامول مورس فرستاده شد که شامل این پیغام بود : بابا، این خدا چه چیزی را خلق کرده. مورس می دانست که با این اختراع به تاریخ پیوسته است.

حدود 32 سال بعد یعنی در دهم مارس 1876 میلادی (19 اسفند 1255) الکساندر گراهام بل تلفن را اختراع کرد و در اولین پیغام تلفنی که برای دستیارش واتسون مخابره نمود چنین گفت : آقای واتسون بیا اینجا باهات کار دارم.

گاگلیلمو مارکونی 19 سال بعد یعنی در سال 1895 (1274 هجری شمسی) ارتباطات بی سیم را پایه گزاری کرد، بطوری که جایزه نوبل فیزیک را در سال 1909 میلادی به خود اختصاص داد.البته فن آوری بی سیم سی سال بعد یعنی در سال 1924 با افتتاح ارتباط مخابراتی بین انگلستان و آفریقای جنوبی پا به عرصه وجود گزاشت. اولین پیغام بی سیم که بین سرادگار والتون، کمیساریای عالی آفریقای جنوبی و ژنرال هرتزوگ نخست وزیر این کشور ارسال شد بدین شرح بود : ما بر فراز زمان و مکان با یکدیگر سخن می گوییم و امیدواریم که این فن آوری جدید باعث صلح میان ما شود.

و اما پست الکترونیکی : همانند تلگراف، تلفن و بی سیم زمان ارسال اولین پست الکترونیکی را می توان یک لحظه تاریخی دانست.

اولین پیغام پست الکترونیکی عبارت از حروف QWERTYUIOP بود که توسط مهندس ری تاملینسون در سال 1971 میلادی به عنوان یک نمونه آزمایشی از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر و برای خودش ارسال شد.

متن این پست الکترونیکی را با متن اولین تلگراف، تلفن و بی سیم مقایسه کنید .فکر نکنم که هیچ پیغامی از این بی محتواتر هم پیدا بشود.جناب تاملینسون حروف ردیف اول صفحه کلید را تایپ کرده بود.انگار یک نفر هم پیدا نشده بود که محض رضای خدا او را راهنمایی کند و به بگوید حالا که قرار است به تاریخ بپیوندی لااقل یک مقدار روی متن اولین پست الکترونیک و محتوای آن دقت کن.

از آبروریزی در کتاب های تاریخ که بگزریم ظاهراً خود تاملینسون هم نمی دانسته که بنیانگزار چه سیستم مهمی شده وگرنه قطعا محتوای پیام چیز دیگری از کار در می آمد.

 

خدا را شکر

خدا را شکر  

خداراشکر که تمام شب صدای خرخر شوهرم را می شنوم این یعنی او زنده و سالم در کنار من خوابیده است.

I am thankful for the husband who snoser all night, because that means he is healthy and alive at home asleep with me

 

خدا را شکر که دختر نوجوانم همیشه از شستن ظرفها شاکی است.این یعنی او در خانه است ودر خیابانها پرسه نمی زند.

I am thankful for my teenage daughter who is complaining about doing dishes, because that means she is at home not on the street.

  

خدا را شکر که مالیات می پردازم این یعنی شغل و در آمدی دارم و بیکارنیستم.

I am thankful for the taxes that I pay , because it means that I am employed.

 

خدا را شکر که باید ریخت و پاش های بعد از مهمانی را جمع کنم. این یعنی در میان دوستانم  بوده ام.

I am thankful for the mess to clean after a party , because it means that I have been surrounded by friends.

 

خدا را شکر که لباسهایم کمی برایم تنگ شده اند . این یعنی غذای کافی برای خوردن دارم.

I am thankful for the clothes that a fit a little too snag , because it means I have enough to eat.

 

خدا را شکر که در پایان روز از خستگی از پا می افتم.این یعنی توان سخت کار کردن را دارم.

I am thankful for weariness and aching muscles at the end of the day, because it means I have been capable of working hard.

خدا را شکر که باید زمین را بشویم و پنجره ها را تمیز کنم.این یعنی من خانه ای دارم.

I am thankful for a floor that needs mopping and windows that need cleaning , because it means I have a home.

 

خدا را شکر که در جائی دور جای پارک پیدا کردم.این یعنی هم توان راه رفتن دارم و هم اتومبیلی برای سوار شدن.

I am thankful for the parking spot I find at the farend of the parking lot, because it means I am capable of walking and that I have been blessed with transportation  

خدا را شکر که سرو صدای همسایه ها را می شنوم. این یعنی من توانائی شنیدن دارم.

I am thankful for the noise I have to bear from neighbors , because it means that I can hear.

 

خدا را شکر که این همه شستنی و اتو کردنی دارم. این یعنی من لباس برای پوشیدن دارم.

I am thankful for the pile of laundry and ironing, because it means I have clothes to wear.

 

خدا را شکر که هر روز صبح باید با زنگ ساعت بیدار شوم. این یعنی من هنوز زنده ام.

I am thankful for the alarm that goes off in the early morning house, because it means that I am alive.

 

خدا را شکر که گاهی اوقات بیمار می شوم . این یعنی بیاد آورم که اغلب اوقات سالم هستم.

I am thankful for being sick once in a while , because it reminds me that I am healthy most of the time.

 

خدا را شکر که خرید هدایای سال نو جیبم را خالی می کند. این یعنی عزیزانی دارم که می توانم برایشان هدیه بخرم.

I am thankful for the becoming broke on shopping for new year , because it means I have beloved ones to buy gifts for

خداراشکر...خدارا شکر...خدارا شکر

 

نرم افزار های جدید


دیگر به کارت تیونر نیازی نیست زیرا با این نرم افزار تمام کانال ها را از طریق اینترنت میتوانید ببینید و لذت ببیرید.Super    Internet TV  نرم افزاری قدیمی که به شما اجازه تماشا زنده +880 کانال تلویزونی و +1000 کانال رادیویی از +100 کشور دنیا من جمله ایران  همچنین 200 وب کم لایو از نقاط مختلف دنیا را میدهد.این نرم افزار ادعا میکند که با سرعت 56 کیلو بایت به راحتی کار میکند و قادر به نمایش بی وقفه تمام شبکه ها میباشد.

Download دانلود - 2 مگابایت
      Download کرک

این نرم افزار برای پخش نیاز به RealPlayer دارد که میتوانید از لینک زیر آن را دانلود نمایید:

Download
دانلود